نسخه های اندروید (APK) , آیفون و اندروید (EPUB) , جاوا (JAR) و نسخه کامپیوتر (pdf)
نویسنده : مهرنوش
تعداد صفحات : ۴۵۶
ژانر : عاشقانه
:: این رمان بازبینی و ویرایش شده است ::
خلاصه
مستانه دختر زیبا و حاضر جوابی است که ترم آخر رشته عمران را می خواند. او در این ترم باید در یکی از شرکتهای ساختمانی مشغول بکار شود. او و دوستش شیرین به سختی در شرکت یکی از آشنایان پدرش مشغول بکار میشوند و…
نسخه های اندروید (APK) , آیفون و اندروید (EPUB) , جاوا (JAR) و نسخه کامپیوتر (pdf)
نویسنده : P*E*G*A*H
تعداد صفحات : ۵۶۰
ژانر : اجتماعی ، عاشقانه
:: این رمان بازبینی و ویرایش شده است ::
خلاصه
گیرم که باخته ام !!!
اما کسی جرات ندارد به من دست بزند یا از صفحه بازی بیرونم بیندازد .
شوخی که نیست , من شاه شطرنجم !!!
تخریب می کنم آنچه را که نمی توانم باب میلم بسازم .
آرزو طلب نمیکنم، آرزو میسازم .
منتظر حضور گرم شما در انجمن هستیم
نسخه های اندروید (APK) , آیفون و اندروید (EPUB) , جاوا (JAR) و نسخه کامپیوتر (pdf)
نویسنده : افسون امینیان
تعداد صفحات : ۱۱۰۲
ژانر : #اجتماعی #عاشقانه
خلاصه
بن بست بهشت قصه ی دختری است به نام شاداب خجسته که با سفارش یکی از اقوام پدری اش در یک شرکت مشغول به کار میشود.
و ماجراها و اتفاقات شرکت مسیر ارام زندگی او را دست خوش تغییر می کند و در این میان عشق را تجربه میکند.
نسخه های اندروید (APK) , آیفون و اندروید (EPUB) , جاوا (JAR) و نسخه کامپیوتر (pdf)
نویسنده : mehrsa_m
تعداد صفحات : ۸۲۷
ژانر : عاشقانه
خلاصه
پريماه يه دختر تنهاست كه غمها و كمبودهاي زيادي توي زندگيش داره . سعي ميكنه اين كمبوداشو برطرف كنه . ولي هميشه هم راه درست و نميره . بعضي وقتا هم چوب ندونم كارياش و ميخوره . تصميم ميگيره خودش و وارد زندگي پسري بكنه تا بتونه زندگي راحتي داشته باشه ولی..
قسمتی از داستان :
ظرف سالاد و وسط ميز گذاشتم . نگاه آخر و به ميز شامم انداختم . همه چي تكميل بود . براي بار صدم نگاهم روي ساعت ديواري آشپزخونه افتاد . پس چرا نمي اومد ؟! دلم به شور افتاده بود .
به سمت تلفن رفتم . شمارش و گرفتم . براي بار پنجم !
– دستگاه مشترك مورد نظر خاموش ميباشد . . .
منتظر بقيش نشدم . كلافه تلفن و قطع كردم . صداي آريا افكار بد و از سرم بيرون كرد .
– مامان گشنمه .
نگاهي به صورت معصوم پسرك ۶ سالم انداختم . سعي كردم بر خلاف نگرانيم به صورتش لبخند بزنم . گفتم :
– ميز و چيدم عزيزم . الان برات غذا ميكشم .
به سمت آشپزخونه رفتم . آريا دنبالم ميومد . روي صندلي نشست . نگاهم دوباره روي ساعت چرخيد ۹:۱۵ رو نشون ميداد . نفسم و بيرون دادم . براي آريا غذا كشيدم . با ولع مشغول خوردن شد . كنارش نشستم و نگاهم و بهش دوختم . نگاه كردن بهش خوب بود ! همه ي نگرانيام و از بين ميبرد .
نسخه های اندروید (APK) , آیفون و اندروید (EPUB) , جاوا (JAR) و نسخه کامپیوتر (pdf)
نویسنده : هستی.ق
تعداد صفحات : ۶۰۹
ژانر : عاشقانه – اجتماعی
خلاصه
دختری تنها پس از سالها به خانه خانواده ی پدری اش می رود و به واسطه این نقل مکان ، او وارد زندگی مرموز یک نوازنده می شود .
همه چیز به ظاهر خوب و آرام است تا زمانی که …
و زندگی ها در هم گره می خورد…
مقدمه :
من و تو ، دو غریبه …
از دو دیار …
از دو دنیای جدا از هم …
با دردی مشترک !
من و تو تنهاترین آدمهای جهانیم !
در این طوفان سیاه ، چشم بگشا پریزاده ی من … چشمان تو اقیانوس خورشید است .
رمان بدون سانسور ، بدون سانسور !
بررسی رمان های بدون سانسور !
رمان بدون سانسور – رمان صحنه دار
عبارت بالا یکی از بیشترین کلماتی هست که بین کلمات مرتبط با رمان و کتاب جست و جو میشه .
شاید اگه خیلی خوشبینانه بخوایم نگاه کنیم ، احتمالا دوستان دوستدار ادبیات به دنبال رمان هایی سیاسی اجتماعی خاصی هستن که احتمال میدن ممکنه برخی مباحث کتاب مورد نظرشون سانسور شده باشه و برای همین با چسبوندن “بدون سانسور” به اخر
اما متاسفانه مثال خوشبینانه بالا صرفا مثاله و دلیل گشتن به دنبال
تو این چند سالی که بازار رمان های تایپی و اینترنتی خیلی داغ بوده یه سری مطالب با پیشبند رمان در اینترنت منتشر شد که واقعا برای گشتن به دنبال اون مباحث چسبوندن عبارت بدون سانسور توی سرچ گوگل لازمه .
دوستانی که سعی کردن ضعف نوشتنشون رو با پرداختن به موضوعات جنسی یا مباحث خصوصی روابط عاشقانه بپوشونن و خیلی فاحش خواننده رو با چنین مسائلی آشنا کنن.
استدلال خیلی جالبی که این دوستان نویسنده (نما) در برابر انتقاداتی که به سبک نوشتنشون میشه دارن ، اینه که تو جامعه فعلی ما کمتر کسی پیدا میشه که با این مسائل آشنا نباشه و نویسنده صرفا سعی کرده احساساتشو به قلم تزریق کنه و از ته دلش بنویسه 😐 !!
شاید مسخره ترین وجه تشابه رمان های این مدلی روابط فوق العاده بچه گانه و غیر منطقی (و شاید مسخره) که بین دو نقش اصلی داستان به وجود میاد باشه که کل داستان حول این رابطه میچرخه که نویسنده اسم این رابطه رو با اعتماد به نفس کامل گذاشته عشق 🙂 !!
متاسفانه چنین رمان هایی داخل تلگرام در قالب کانال به راحتی قابل دسترس کاربران است و نویسنده نماهای عزیزمون در این زمینه کم نزاشتن !
بپردازیم به یک نمونه از محصولات این دوستان 🙂
هفت دختر دانشجو فوق العاده شیطون و به طرز عجیبی زیبا در حالی که در به در تو مشاور املاک های سطح شهر به دنبال خونه دانشجویی هستن با هفت پسر مدل اروپایی رو به رو میشن که خیلی خیلی اتفاقی اونا هم به دنبال خونه هستن (که از بد ماجرا اونا هم مشکلشون مجرد بودنه و در اون شهری که اینا دانشجو هستن خونه به مجرد نمیدن 😐 دانشجو که اصلا حرفشو نزن) رو به رو میشن 😐
اونجاست که آیکیو و خلاقیت بالای نویسنده وارد عمل میشه و خواننده رو به وجد میاره 😐 درست حدس زدید اون هفت دختر شیطون و خوشگل با اون هفت پسر با کلاس و مدل ازدواج میکنن (شاید باورتون نشه اما تنها دلیل ازدواج این هفت زوج اینه ک اینا دنبال خونه دانشجویین نه مکانی برای اقامت 😐 و جالب تر این که اینا همش صوریه برای گرفتن خونه )
و کلیت داستان از اینجا شروع میشه .. نویسنده که انگار تازه کلید داستان اومده دستش و با خوندن هر صفحه میبینید کلا داستان بیشتر به سمت مسائل سانسوری جلو میره ..
اینجاست که ادم باید بابت دادن این ایده به یه سری نویسنده(نما) برای نوشتن داستان های مضحک ، تشکر کنه 🙂 😐 !
(باور کنید منظور ما از مسائل سانسوری مسائل روز مره یا حتی منظورمون صرفا اشاره نویسنده به این مسائل نیست ، داریم نویسنده هایی که خیلی عالی و دلنشین و بدون استفاده از جزئیات این صحنه ها رو خلق کردند. کار به جایی رسیده که کلیت داستان سرشار از این مورد ها هست ، که واقعا ادم نمیدونه این رمانه داره میخونه یا صرفا +۱۸ 😐 )
آمار هایی که تا امروز از رمان فوریو داشتیم ، با قاطعیت میتونم بگم بیش از ۶۰ درصد مخاطب های رمان های اینترنتی سنشون بین ۱۵ تا ۲۰ هست .. واقعا یه دختر یا پسر ۱۵ ۱۶ ساله بعد از خوندن چنین داستان هایی که خیلی ساده با مسائل دوست پسر ، دوست دختری یا مسائل جنسی برخورد شده ، هیچ تازگی نداره براش؟ واقعا نویسنده های عزیز فکر نمیکنن در عواقبی که خوندن این رمان ها برای یه دختر یا پسر ۱۵ ۱۶ ساله داره ، مسئولن ؟
منظور ما از مسئولیت ، مسئولیت مذهبی یا امثالش نیست ، منظور ما بُعد احتماعی این تاثیراته.. واقعا طرز فکر یک دختر ۱۵ ۱۶ ساله بعد از خوندن چنین مطالبی چقدر ممکنه تغییر بکنه و توی رفتار ها و تصمیماتی که ممکنه در آینده بگیره تاثیر بزاره؟
اگه دنبال رمان عاشقانه هستید ، مطمئن باشید رمان عاشقانه ای که ممکنه سانسور بشه ، فاکتور های لازم رو برای
امیدوارم با خوندن این مقاله نویسنده نماهای عزیزمون یکم به خودشون بیان و آگاه باشن از اینکه در چه جهتی دارن گام بر می دارن!
بیایید #فرهنگ_سازی کنیم !
نظر شما چیه ؟
منتظر دیدگاه هاتون هستیم.
نسخه های اندروید (APK) , آیفون و اندروید (EPUB) , جاوا (JAR) و نسخه کامپیوتر (pdf)
نویسنده : مینا نصیری (mina.n) کاربر برتر انجمن رمان فوریو
تعداد صفحات : ۸۰۱
ژانر : عاشقانه , معمایی
+ نسخه اصلاح شده جایگزین شد
:: این رمان زیبا رو از دست ندین ::
خلاصه
قصه ی زندگیش کلافی بود سر در گم. زندگی اش گاهی با نبودن ها چنان به سیاهی می نمود که حتی انتخاب اسمش را هم عادلانه می دانست.
دخترکی آرام که زندگی اش دستخوش تغییراتی می شود که روحش را متلاطم میکند و ساحل زندگی اش را نا آرام.
گاهی با بودن کسی آرامش از دست رفته همچون قاصدکی نرم بر دل می نشیند و جسم و جانت را احیا میکند اما…
پایان خوش
صفحه اول رمان :
موهای بلند همچون شبش را با آرامش شانه ای کشید و پشت گوشش فرستاد. نگاهی به خود انداخت . ذهنش پر بود از نبودن های که باید می بودند ولی… آشوبی که به زندگیش نشسته بود ،خانه را ویران کرده بود. قصهی زندگیش در عین سادگی کلافی بود سر در گم. زندگی ساده اش گاهی با نبودن ها چنان به سیاهی می نمود که حتی اسمش را هم حق خودش می دانست؛ اسمش هم با سیاهی و ظلمت عجین بود ، یلدا…
از قصه های ریز و درشت خان جون شنیده بود پدرش عاشق اسم یلداست . دخترکی که در آخرین شب پاییز در سلام و صلوات خان جون و دردهای مامان فهمیه و بی تابیهای بابا علی ، پا به دنیا گذاشت ؛ می توانست یلدای دل بیقرار بابا علی و مرهم زخم زبان های مردم نا اهل به مامان فهیمه و نور چشم تابان ها باشد.
نسخه های اندروید (APK) , آیفون و اندروید (EPUB) , جاوا (JAR) و نسخه کامپیوتر (pdf)
نویسنده : نیلوفر قائمی فر
تعداد صفحات : ۳۱۸
ژانر : عاشقانه , اجتماعی
خلاصه
داليت در آيين هنديا به طبقه اي گفته مي شه که از نظر مالي در سطح پايين هستند و از خيلي از خدمات اجتماعي محرومند و معمولا براي کاراي پست جامعه منتخب ميشن
چرا رمان به اين اسم ناميده شد؟
توي اين رمان نه قرار کسي فقير و کسي غني باشه نه کسي خدمتکار يه خونه است نه کسي کار پستي داره و نه کسي هنديه…
اين رمان مثل ساير رمان هام از ژانرهاي شخصيت هايي که به يه نوع اختلال عاميانه که معمولا تو جامعه به شکل يه انسان عادي ولي مشکل دار زندگي ميکنن انتخاب شده که لازم به ذکره که خيلي از دخترا هستن که در خونواده دچار اين موقعيت هستند و علت اصلي نوشتن اين رمان ؛بيان سرنوشت دختريه که در اين موقعيت هست و تصميمي ميگيرد که اونو تبديل به يه داليت ميکنه حالا چرا داليت ؟ چرا بهش ميگن تو يه داليتي؟نه ميره هند،نه بد کاره ميشه نه….خيلي از حدسيات ديگه …پایان خوش
نسخه های اندروید (APK) , آیفون و اندروید (EPUB) , جاوا (JAR) و نسخه کامپیوتر (pdf)
نویسنده : *SARINA*
تعداد صفحات : ۱۷۲
ژانر : عاشقانه , اجتماعی
خلاصه
همون جایی که شاهزاده قصه
همیشه دختر فقیر و می خواست
همون شهری که قد خود من بود
از این دنیا ولی خیلی بزرگتر
نه ترس سایه بود نه وحشت باد
نه من گم می شدم نه یه کبوتر
شهرزاد…زاده ی این شهر بزرگ…کاش میدونستی این کارت چطور سرنوشتتو تغییر میده…کاش وارد اون خونه نمیشدی…کاش…
جلد دوم و سوم این رمان رو می تونید از کانال تلگرام رمان فوریو دانلود کنید…
نسخه های اندروید (APK) , آیفون و اندروید (EPUB) , جاوا (JAR) و نسخه کامپیوتر (pdf)
نویسنده : dream(رویا)
تعداد صفحات : ۵۹۴
ژانر : عاشقانه ، پلیسی
خلاصه
یک دختر تنها! بی کس! پیله تنهاییش را خودش تنیده! پیله اش سنگیست! اما سنگ هم فرو خواهد ریخت کافیست که جویباری عاشقانه نرم و لطیف از کنارش گذر کند! کجاست این جویبار؟
او مینوازد همچون اسمش طنین مینوازد تا درگیر و دار دنیا از ناملایماتش بگریزد!
او را خسته کرده اند. لبخند را از او گرفته برایش غم به ارمغان آورده اند …
کجایی جویبار باید تن او را غسل دهی . خسته در پی انتهای زندگیش راه میرود!
چندیست که کشتی شکسته قلبش پهلو نگرفته و تنها در دریای خروشان سرگردان است!
طنین اش را مییشنوی؟ نوای درد مینوازد! منتظر…پایان خوش